جامع آدمیتجامع آدمیت، از انجمنهای شبه ماسونی ایران در عصر مشروطیت ، به رهبری عباسقلی خان قزوینی مشهور به آدمیت (متوفی ۱۳۱۸ ش) بود. ۱ - معرفی اجمالیعباسقلی خان پس از مرگ پدرش، زیر نظر میرزا محمدخان قزوینی، شوهر خواهرش که پیشکار کامران میرزا نایب السلطنه بود، تربیت شد. در جوانی به دستگاه میرزا یحیی خان قزوینی مشیرالدوله پیوست و پس از انتصاب یحیی خان به وزارت عدلیه ، به آن وزارتخانه راه یافت. مشیرالدوله همچنین عامل آشنایی وی با محافل روشنفکری و یاران میرزا ملکم خان بود. ۱.۱ - آغاز فعلیت سیاسیآدمیت در ۱۳۰۳ فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و در دورة استبداد ناصری، به نشر و توزیع آثار ملکم خان و روزنامة قانون پرداخت و پس از قتل ناصرالدین شاه (۱۳۱۳)، جمعیت سیاسی جامع آدمیت را بنیان گذاشت. [۱]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۰۶ـ ۲۰۸.
این تشکیلات را انجمن مخفی آدمیت، [۲]
محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۳، ص۴۸۳.
انجمن آدمیت [۳]
مهدیقلی هدایت، ۱۳۶۳ ش، ص ۱۵۷.
، مجمع آدمیت [۴]
آبراهامیان، ص ۷۷.
[۵]
آبراهامیان، ص ۹۲.
و حزب آدمیت [۶]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۰۸.
نیز نامیده اند.جامع آدمیت پس از فراموشخانه ــ که میرزاملکم خان آن را در ۱۲۷۵ تشکیل داد و در ۱۲۷۸ ناصرالدین شاه به عللی فعالیتش را ممنوع کرد. [۷]
الگار، ۱۳۶۰ ش، ص ۴۱.
[۸]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۳۸.
ــ و مجمع آدمیت ــ که موجودیت آن در هاله ای از ابهام قرار دارد و ظاهراً میرزاملکم خان هم زمان با فراموشخانه آن را تأسیس کرده بود و پس از تعطیلی فراموشخانه، تنها مرکز گردهمایی فراماسونها بود [۹]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۵۷۴.
[۱۰]
الگار، ۱۳۶۹ ش، ص ۲۴۴.
[۱۱]
محمود عرفان، «فراماسونها»، ج۱، ص۵۰۳، یغما.
[۱۲]
نجات، ص ۲۶۱.
ــ سومین تشکیلات شبه ماسونی ایران بوده است. این انجمن، هر چند بعضی آداب و رسوم سازمانهای فراماسونری از جمله نحوة عضوگیری و علائم مخصوص اعضا و مخفی کاری را رعایت کرده، سازمانهای فراماسونری جهانی هیچ گاه آن را به رسمیت نشناخته اند، [۱۳]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۳۴.
به همین علت نمیتوان آن را تشکیلات فراماسونری و اعضای آن را فراماسون به حساب آورد. [۱۴]
عبدالهادی حائری، تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی، ج۱، ص۵۰.
جامع آدمیت در ۱۳۱۳، مقارن با قتل ناصرالدین شاه، که آزادی خواهان زمینة نسبتاً مساعدی برای فعالیت یافتند، تشکیل شد [۱۵]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۵۱.
و از مکتب اصالت تحقق (پوزیتیویسم) سن سیمون و انسان محوریِ (اُمانیسمِ ) لیبرال اوگوست کنت الهام گرفته بود [۱۶]
آبراهامیان، ص ۷۷.
مرامنامة انجمن دو اثر از میرزاملکم خان با عنوانهای «اصول آدمیت» و «دفتر حقوق اساسی فرد» بود که اولی مردم را به انسان دوستی و قیام برضد جور و بیدادگری و دومی به شناسایی و تشریح حقوق انسان راهنمایی میکرد. [۱۷]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۱۰.
گفته شده است به سبب این قضیه و همچنین آشنایی نزدیک بانیِ جامع آدمیت با میرزا ملکم خان، تأسیس انجمن و سرپرستی امور آن با صوابدید و تحت نظر ملکم خان بوده است [۱۸]
الگار، ۱۳۶۹ ش، ص ۲۶۰.
اما در اسناد جامع آدمیت هیچ گاه به ارتباط این تشکیلات با میرزاملکم خان یا هیچ نیروی خارجی دیگری اشاره نشده است. [۱۹]
محمود کتیرائی، فراماسونری در ایران: از آغاز تا تشکیل لژ بیداری ایران، ج۱، ص۸۸.
۱.۲ - چهار مجمع جامع آدمیتجامع آدمیت در تهران چهار مجمع داشت که به آنها «مجامع اربعه» می گفتند. یک هیئت امنای دوازده نفره به نام امنای آدمیت، اختیارات تشکیلات را در دست داشت. [۲۰]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۱۸.
مجامع اربعه عبارت بودند از: مجمع آدمیت به ریاست عباسقلی خان آدمیت؛ مجمع حقوق، که بعدها با عنوان انجمن حقوق از جامع آدمیت جدا شد [۲۱]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت.
[۲۲]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۱۸ـ۲۱۹.
[۲۳]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۲۳.
و کرمانشاه ، [۲۴]
محمدعلی سلطانی، احزاب سیاسی و انجمن های سری در کرمانشاه، ج۱، ص۴۹.
نیز شعبه داشت.۱.۳ - عضویت در جامع آدمیتعضویت در جامع آدمیت بر اساس شناخت قبلی اعضا از شخص و با ضمانت یک یا دو تن از اعضای قدیم تر صورت میگرفت. عضو جدید باید پس از سپردن تعهدنامه ، قسم یاد میکرد که اصول جامع آدمیت را محترم شمارد. به اعضای جامع آدمیت، اِخْوان میگفتند. [۲۵]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۱۸ـ۲۱۹.
حق عضویت دائم ده تومان بود که صرف امور جاری (مانند تأسیس مدرسه) و ترویج معارف میگشت. جلسات جامع آدمیت عصر دوشنبة هر هفته به مدت سه ساعت تشکیل میشد. [۲۶]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۲۲.
[۲۷]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۳۰۰.
اسماعیل رائین ۳۱۴ نفر از اعضای جامع آدمیت را نام برده که از رجال مملکتی، نمایندگان مجلس، شاهزادگان، پزشکان، هنرمندان، نظامیان، تجار، روحانیان و افراد طبقة متوسط بوده اند [۲۸]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۹۱.
با این حال از قرائن چنین برمی آید که شمار اعضا بیش از هزار نفر بوده است. [۲۹]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۳۱۷.
[۳۰]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۶۲.
۱.۴ - سلطنت مشروطه و مجلس ملیعباسقلی خان و اعضای جامع آدمیت میکوشیدند در ایران سلطنت مشروطه و مجلس ملی برپا شود، استقلال یوان قضا حفظ گردد و وزرایی مسئول به ادارة امور بپردازند. [۳۱]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۳۴.
[۳۲]
فراموشخانه و فراماسونری در ایران.
این روشنفکران به روش اعتدالی عمل میکردند و معتقد بودند اعمال افراطی نه تنها به تقویت مشروطه کمکی نخواهد کرد، بلکه اساس آن را نیز برهم میزند و مانع از ریشه دار شدن آن میشود. [۳۳]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۴۷.
بر خلاف جناح انقلابی مشروطه خواه، که مخالف تشکیل مجلس سنا بود از آن رو که شاه و سنا به اتفاق میتوانستند مجلس شورای ملی را منحل کنند، اعضای جامع آدمیت با تأسیس سنا موافق بودند و علاوه بر تشویق وزرای مسئول و طرفداری از آنها، داشتن قانون اساسی و تأسیس بانک ملی نیز از اهدافشان بود. [۳۴]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۶۷.
[۳۵]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۷۰.
جامع آدمیت برای دستیابی به اهداف خود، به جلب نظر و جذب افرادِ با نفوذ و مهم اجتماع پرداخت. عضویت میرزا علی اصغرخان اتابک و محمدعلی شاه قاجار را در ۱۳۲۵ میتوان اوج فعالیتهای آن به شمار آورد. ۱.۵ - به قدرت رسیدن محمدعلی شاهمحمدعلی شاه پس از به قدرت رسیدن (ذیحجة ۱۳۲۴)، اتابک [۳۶]
تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده.
را که در خارج از کشور به سر میبرد، برای احراز سِمَت ریاست وزرایی به ایران فرا خواند. اتابک از کشورهای بسیاری، از جمله چین و ژاپن ، دیدن کرده و شایع شده بود که عقایدش کاملاً تغییر کرده و به سوی آزادی خواهان گرایش یافته است. میرزاملکم خان این موضوع را تأیید کرد و سلیمان میرزااسکندری با برادر و عمویش یحیی میرزا و محمدعلی میرزا، که هر سه از امنای جامع آدمیت بودند، از سوی جامع آدمیت با اتابک ملاقات کردند و برای حمایت از اصول مشروطیت از وی تعهد گرفتند. بدین ترتیب، پس از قسم خوردن اتابک در حضور هیئت امنای آدمیت مبنی بر پذیرش اصول آدمیت و سعی در تقویت مشروطه و تصویب متمم قانون اساسی، جامع آدمیت در ۱۵ رجب ۱۳۲۵ ضمن پذیرش عضویت اتابک، به پشتیبانی از او پرداخت. [۳۷]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۳۸.
[۳۸]
فراموشخانه و فراماسونری در ایران.
[۳۹]
فراموشخانه و فراماسونری در ایران.
اتابک چند روز بعد از پیوستن به جامع آدمیت، در ۲۱ رجب همان سال به دست عباس آقا صراف آذربایجانی، به فرمان محمدعلی شاه [۴۰]
کمال هدایت، «قاتل حقیقی امین السلطان»، ج۱، ص۱۲۱، یادگار.
یا به اشارة انجمن انقلابی آذربایجان [۴۱]
مهدیقلی هدایت، ۱۳۲۵ ش، ص ۴۷
، کشته شد و این باور به وجود آمد که جامع آدمیت هم در کشتن وی دست داشته است [۴۲]
مهدیقلی هدایت، ۱۳۶۳ ش، ص ۱۵۸
[۴۳]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت.
[۴۴]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۷۱.
اما این موضوع موجب گشت مقامات دولتی و درباری اسناد و مدارک جامع آدمیت را بخوانند و از پیشینة مخفی آن آگاه شوند، از این رو جامع آدمیت فعالیتهای خود را علنی کرد. [۴۵]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۷۵.
با آشکار شدن هویت جامع آدمیت، بسیاری از درباریان از ترس اینکه به سرنوشتی چون سرنوشت اتابک دچار شوند و هم برای اینکه خود را آزادی خواه معرفی کنند، به هر وسیله خواهان عضویت در آن شدند، که نسبت به بسیاری از انجمنهای مرکز (تهران) که تعدادشان به ۱۳۰ انجمن میرسید [۴۶]
مهدیقلی هدایت، ۱۳۶۳ ش، ص ۱۵۹
دارای روش معتدل تری بود. این دوره را دورة رونق جامع آدمیت دانسته اند. [۴۷]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۷۷.
۱.۶ - توشیح متمم قانون اساسی مشروطیتدر این ایام محمدعلی شاه متمم قانون اساسی مشروطیت را توشیح نکرد و پیشنهاد نمود همة وزرا، از جمله وزیر جنگ ، را شاه تعیین کند. این دو موضوع، باعث ایجاد نارضایتی و اعتصابات گستردة مشروطه خواهان در همة شهرها، به ویژه تهران ، تبریز ، اصفهان ، شیراز ، مشهد ، بندرانزلی ، کرمانشاه ، کرمان و رشت ، شد. شاه که بیم داشت تاج و تختش را از دست بدهد و از این اوضاع و قتل امین السلطان هراسان شده بود، ناچار برای همراهی و همرنگی با جامعه، ناصرالملک را که تحصیل کردة آکسفورد و شخصی لیبرال بود، به ریاست وزرایی بر گزید و خود تقاضای عضویت در جامع آدمیت کرد [۴۸]
آبراهامیان، ص ۹۰ـ۹۱
. عباسقلی خان با این شرط که شاه ضمن سپردن تعهدنامه ای مبنی بر محترم شمردن و مُجری ' دانستن اصول قانون اساسی مشروطیت شخصاً به مجلس شورای ملی برود و در حمایت از مشروطیت سوگند یاد کند، با عضویت او موافقت کرد. [۴۹]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۷۸.
محمدعلی شاه پس از پذیرفتن این شروط و تأیید قانون اساسی [۵۰]
آبراهامیان، ص ۹۱
، در آخر رمضان ۱۳۲۵، طی مراسم خاصی به عضویت جامع آدمیت در آمد [۵۱]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۸۱ـ ۲۸۲.
و جامع آدمیت نیز تمام اعضای خود را ملزم کرد که از شاه قاجار حمایت کنند. [۵۲]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۷۳.
پیوستن محمدعلی شاه به جامع آدمیت، واکنشهای متفاوتی بر انگیخت. عده ای از درباریان با آن مخالف بودند و میکوشیدند شاه را از جامع آدمیت دور نگه دارند، برخی آن را نشانة ناچاری شاه در همراهی با مشروطه میدانستند و گروهی از انقلابیون تندرو، به خصوص انجمن آذربایجان، آن را نشانة گرایش جامع آدمیت به دربار قلمداد میکردند. [۵۳]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۸۵ـ۲۸۶.
۱.۷ - موفقیت بزرگگرویدن شاه و بسیاری از بزرگان ایران به جامع آدمیت، موفقیت بزرگی به شمار میآمد و میرزا ملکم خان آن را مؤثرترین عامل ترویج حکومت ملی و اصلاحات مدنی و اجتماعی میدانست که خود موفق به اجرای آن نشده و میرزاعباسقلی خان آن را تحقق بخشیده بود. [۵۴]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۲۸۴.
عباسقلی خان که میدید حاصل سالها تلاش او در ایران به ثمر رسیده است، برای دیدار با میرزا ملکم خان که در آن زمان سفیر ایران در ایتالیا بود و صحبت درباره سیاستگذاری آیندة جامع آدمیت و همچنین رساندن نامة شاه به او، در ذیقعدة ۱۳۲۵ راهی ایتالیا شد [۵۵]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۵۵ـ۶۵۶.
[۵۶]
الگار، ۱۳۶۹ ش، ص ۲۶۷.
و قبل از سفر دستورهای لازم را برای ادارة جلسات جامع آدمیت در غیاب خود بیان کرد [۵۷]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۲.
اما به عللی مجبور شد از میانة راه در رشت به تهران بر گردد، از جملة این عوامل این خبر نسبتاً موثق بود که انقلابیون تندرو و مجاهدین قفقاز تصمیم دارند هر جا در مسیر سفر به او دسترسی پیدا کنند، وی را به قتل برسانند. مخالفان نیز شایع کرده بودند که وی مبلغ هنگفتی از انجمن برداشته و به قصد خوشگذرانی راهی فرنگ شده است. عامل دیگر، خبر ایجاد انشعاب در جامع آدمیت و جدا شدن انجمن حقوق از آن بود. بر اساس اسناد به جا مانده، علت این کار ریاست طلبی میرزا علی خان انتظام الحکماء، رئیس انجمن حقوق، بود که انتظار داشت عباسقلی خان وی را جانشین خود کند. [۵۸]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۳۰۳ـ ۳۰۶.
[۵۹]
فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، ج۱، ص۳۰۹.
عباسقلی خان، پس از بازگشت، قصد شروع مجدد فعالیتها و سامان دادن به امور جامع آدمیت را داشت [۶۰]
اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج۱، ص۶۵۸.
ولی با به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی الاولی ۱۳۲۶ به دستور محمدعلی شاه، ناکام ماند.۱.۸ - دورة استبداد صغیردر دورة استبداد صغیر با آنکه بیشتر مشروطه خواهان متحمل آسیبهای فراوانی شدند، اعضای جامع آدمیت به رغم داعیة مشروطه خواهی از هر گزندی مصون ماندند [۶۱]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۷۲.
و ارتباط جامع آدمیت با محمدعلی شاه، که بر خلاف همة پیمانهایش مجلس شورای ملی را به توپ بسته بود، موجب شد بسیاری از اعضای جامع آدمیت، بعدها به اولین لژ رسمی فراماسونری ایران ، یعنی لژ بیداری ایران، بپیوندند. [۶۲]
حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج۱، ص۱۷۸.
عباسقلی خان نیز تا پایان عمر (۱۳۱۸ش) در انزوا به سر برد. [۶۳]
محمود کتیرائی، فراماسونری در ایران: از آغاز تا تشکیل لژ بیداری ایران، ج۱، ص۹۵.
۲ - فهرست منابع(۱) فریدون آدمیت، فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت، تهران ۱۳۴۰ ش. (۲) حامد الگار، درآمدی بر تاریخ فراماسونری در ایران، ترجمة یعقوب آژند، تهران ۱۳۶۰ ش. (۳) حامد الگار، میرزاملکم خان: پژوهشی در باب تجددخواهی ایرانیان، ترجمة متن: جهانگیر عظیما، ترجمة حواشی: مجید تفرشی، تهران ۱۳۶۹ ش. (۴) عبدالهادی حائری، تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی، مشهد ۱۳۶۸ ش. (۵) اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران ۱۳۷۸ ش. (۶) محمدعلی سلطانی، احزاب سیاسی و انجمن های سری در کرمانشاه: از فراموش خانه تا خانة سیاه، تهران ۱۳۷۸ ش. (۷) حمیدرضا شاه آبادی، تاریخ آغازین فراماسونری در ایران: بر اساس اسناد منتشر نشده، ج ۱، تهران ۱۳۷۸ ش. (۸) محمود عرفان، «فراماسونها»، یغما، سال ۲، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۲۸). (۹) محمود کتیرائی، فراماسونری در ایران: از آغاز تا تشکیل لژ بیداری ایران، تهران ۱۳۵۵ ش. (۱۰) محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۱۱) امیرنجات، جمعیت های سری و فراماسونری، میشیگان (۱۳۶۲ ش). (۱۲) کمال هدایت، «قاتل حقیقی امین السلطان»، یادگار، سال ۳، ش ۶ و ۷ (بهمن و اسفند ۱۳۲۵). (۱۳) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۴) مهدیقلی هدایت، «قاتل حقیقی میرزاعلی اصغرخان اتابک»، یادگار، سال ۳، ش ۴ (آذر ۱۳۲۵). (۱۵) Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions , Princeton, NJ ۱۹۸۳. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جامع آدمیت». ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|